دعای فرج شفا یافتن توسّط هادى - یاصاحب العصر و الزمان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن























یاصاحب العصر و الزمان

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از هنگامى که به هوش آمدم، دیدم سر مرا هادى به زانو گرفته. گفتم: (هادى، ببخش! حالى ندارم که برخیزم ودر این بى ادبى معذورم. تمام اعضایم شکسته وهنوز نفسم به روانى بیرون نمى شود).

وسخنم بریده بریده بیرون مى شد وصوتم ضعیف شده واشکم نیز جارى بود. کأنّه از جدایى هادى گله مند بودم که در نبودِ او، اوّلین فشار را دیدم.

هادى براى دلدارى وتسلیت من گفت: (این خطرات از لوازم منزل اوّل این عالم است وهمه کس را گردن گیر است واختصاص به تو ندارد وگفته اند: (البلیّة اذا عمّت طابت). (وقتى بلا ومصیبت عمومى مى شود، تحمّل آن آسان تر مى گردد). وهر چه بود گذشت واُمید است که بعد از این، چنین پیش آمدى تو را نباشد. دیگر آن که خطرات این عالم از ناحیه خود شماست. چون این قفسه که خیال کردى از هفت جوش است، ترکیب او از اخلاق ذمیمه انسان است که با نیش غضب به یکدیگر جوش خورده، که روح انسان را در جهان مادّى فرا گرفته ودر این جهان بصورت قفسه صورت گرفته وممکن است که هزار جوش باشد، چون اصل خوى زشت سه تاست: آز (طمع) - منائى (تکبّر وغرور وخودبینى) ورشک بردن (حسودى)؛ که اوّلى آدم را از بهشت بیرون نمود ودوّم شیطان را مردود ساخت وسوّم قابیل را به جهنّم برد. ولى این سه تا، هزاران شاخ وبرگ پیدا مى کند ودر زیادى وکمى نسبت به اشخاص تفاوت کلّى دارد).

هادى در بین این گفتار شیرین خود، دست به پشت وپهلو واعضاى من مى کشید که خُرد شده ها، درست ودردها، دفع مى شد واز مهربانیهاى او، قوّت وحیات تازه اى در من سارى گردید. صورت واعضایم از کثافات وکدورت، طهارت یافته بود وشفّاف ودرخشندگى داشت وفهمیدم که آن فشار، یک نوع تطهیر است براى شخص، که موادّ کثافات وکدورات وشرور، به آن فشار گرفته مى شود چنانکه بصورت نفت سیاه دیده شد. واگر چه در تعبیر ائمّه: به این طور است که شیر مادر، از دماغ بیرون مى شود ولى چون اصل آن شیر، خون حیض است واو سیاه واز آن جنس نجاسات است پس منافات ندارد که به رنگ سیاه وکثیف دیده شود.

هادى گفت: (این توبره پشتى بار توست، باز کن ببینم چه دارد).

تمام قوطیهاى سربسته را دیدم. روى بعضى نوشته بود: (زاد فلان منزل) وروى بعضى: (خطرات وعقبات فلان منزل) وبعضى پاکتها نیز بود متعلّق به بعضى منازل که در آنجا باید باز شود ومعلوم گردد. پرسیدم: (این قوطیها چیست؟)

گفت: (اینها ساعات لیل ونهار عمر تو است که در آنها عملهاى زشت وزیبا از تو سرزده وپس از گذشت آن وقت بر تو، دهانش مثل صدف به هم آمده وآن عمل را همچون دانه دُرّ، میان خود نگاه داشته وحالا بصورت قوطى سربسته درآمده).

گفتم: (این قلّاده گردنم چیست؟)

گفت: (نامه عمل تو است که در آخر کار وروز حساب، باید حساب خرج ودخل تو تصفیه شود ودر این عالم، محلّ حاجت نیست).

(وکُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ ونُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً). (وهر انسانى، اعمالش را برگردنش آویخته ایم (سوره اسراء آیه 13)

وروز قیامت کتابى براى او بیرون مى آوریم که آن را در برابر خود گشوده مى بیند).



نوشته شده در پنج شنبه 91 تیر 29ساعت ساعت 1:6 عصر توسط از ولادت تا ظهور| نظر بدهید
طبقه بندی: عالم برزخ

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin