یاصاحب العصر و الزمان
بسم الله الرحمن الرحیم در تفسیر على بن ابراهیم قمى ذیل آیه ى شریفه ى (وما جعل أدعیائکم أبنائکم)(8) (خداوند پسرخوانده گان شما را پسران حقیقى شما نگردانیده است) از امام صادق علیه السلام روایت نمودند که آنحضرت فرمود: سبب نزول آن چنین بوده است که وقتى پیغمبر اکرم صلى الله علیه واله با حضرت خدیجه ازدواج فرمود، روزى بخاطر تجارت با اموال خدیجه بطرف بازار (عکاظ) رهسپار گردید و(زید بن حارثه) را که برده اى زیرک وزرنگ بود خریدارى نمود. این غلام، پس از بعثت رسول خدا صلى الله علیه واله اسلام را اختیار کرد واز غلامان رسول خدا صلى الله علیه واله گردید، وقتى که پدرش (حارثه) از موضوع پسرش باخبر گردید، وارد مکه شد که پسرش را با خودش ببرد، لذا نزد ابو طالب آمد وگفت: اى ابو طالب پسرم به اسارت به مکه آورده شده وشنیده ام که از غلامان برادرزاده ات قرار گرفته، از تو مى خواهم که یا او را بمن بفروشى ویا او را آزاد کنى وبمن باز گردانى. ابو طالب موضوع را به پیامبر گفت، رسول خدا صلى الله علیه واله فرمود: من زید را آزاد کردم هر جائى که مى خواهد مى تواند برود. حارثه وقتى فهمید که پسرش آزاد شده، دست پسر را گرفت که با خود ببرد. اما (زید) امتناع ورزید وگفت: با وجود اینکه پیامبر مرا آزاد کرده است، من از او جدا نخواهم شد. پدرش از او خواست که بخاطر مراعات حسب ونسب فامیلى از بردگى قریش صرف نظر کند، (زید) گفت من برده نیستم، ودر عین حال از رسول خدا صلى الله علیه واله نمى توانم جدا باشم. پدر زید به خشم آمد وفریاد کرد وگفت: اى طایفه قریش شاهد باشید که من از پسرم زید بیزارى جسته واو را از فرزندى خود خلع نمودم. پیامبر اکرم صلى الله علیه واله در برابر خشم حارثه فرمود: اى طایفه قریش بدانید که از این پس زید پسر من است، من از او، واو از من ارث خواهد برد. از آن به بعد زید، پسر محمد صلى الله علیه واله خوانده شد. ورسول خدا صلى الله علیه واله زید را بسیار دوست مى داشت، وپس از هجرت به مدینه - دختر عمه خود (زینب) بنت جحش را به عقد او درآورد تا اینکه در یکى از جنگها زید شهید شد. پس از شهادت زید، رسول خدا صلى الله علیه واله زینب را به عقد خود درآورد، منافقین گفتند: پیامبر ما را از ازدواج با پسرخوانده هایمان منع مى کند ولى خودش زن پسر خویش را به عقد خود در مى آورد در صورتى که این کار بر او حرام بوده است، آنگاه این آیه ى (وما جعل أدعیائکم أبنائکم) نازل گردید وخداوند فرمود: پسرخوانده در حکم پسر حقیقى وواقعى نخواهد بود.(9) نتیجه اى که از این جریان تاریخى ومفصل به دست مى آید این است که: هر چند آیه ى شریفه در مورد (زید بن حارثه) پسرخوانده رسول الله صلى الله علیه واله است که به نام زید بن محمد خوانده مى شده واو سابقه ى بردگى داشته، ولى در عین حال مى شود به کسانى هم که سابقه ى بردگى نداشته وپدرانشان مجهول وناشناخته باشند، موالى گفته شود، زیرا: اولا: بخاطر معانى متعدد این کلمه. ثانیا: که مسلمانان صدر اسلام هم از کسانى بوده اند که مانند زید بن حارثه سابقه ى بردگى داشته وهم از کسانى که سابقه ى بردگى نداشته. اما پدرانشان ناشناخته بوده اند. وچون گروهى از مسلمانان غیر عرب تازه مسلمان، مانند (اعراب) وابستگى قبیله اى نداشته وداراى شجره ى نسبى معلوم ومنظمى همانند قبائل عرب نبوده اند از اینرو مسلمانان عرب نژاد، براى این که آنان را از جرگه ى (اعراب) خارج نموده وبراى خود امتیازى قائل شوند به همه ى آن گونه افراد (موالى) گفته اند وبا این عنوان آنان را از افراد غیر مسلمان جدا ساخته ومسلمان بودنشان را با لفظ (موالى) یعنى پیروان دین مبین اسلام مشخص نموده اند.
By Ashoora.ir & Night Skin